آیه 59 سوره ذاریات

از دانشنامه‌ی اسلامی

فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ

[51–59] (مشاهده آیه در سوره)


<<58 آیه 59 سوره ذاریات 60>>
سوره :سوره ذاریات (51)
جزء :27
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس این ستمکاران را هم گناهی و کیفری مانند اصحاب و امثالشان (از امم پیشین) خواهد بود، باری آن را به عجله از من نخواهند (و به مهلتی که دادیم مغرور نشوند البتّه روز انتقامشان می‌رسد).

پس برای کسانی [از قوم تو] که ستم ورزیدند، سهمی از عذاب است مانند سهم هم مسلکانشان [از امت های پیشین]، بنابراین شتاب در آمدن آن را نخواهند.

پس براى كسانى كه ستم كردند بهره‌اى است از عذاب، همانند بهره عذاب ياران [قبلى‌]شان. پس [بگو:] در خواستن عذاب از من، شتابزدگى نكنند.

اين ستمكاران را از عذاب بهره‌اى است همانند بهره‌اى كه يارانشان داشتند. پس به شتاب چيزى از من نخواهند.

و برای کسانی که ستم کردند، سهم بزرگی از عذاب است همانند سهم یارانشان (از اقوام ستمگر پیشین)؛ بنابر این عجله نکنند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed the lot of those who do wrong [now] will be like the lot of their [earlier] counterparts. So let them not ask Me to hasten on [that fate].

So surely those who are unjust shall have a portion like the portion of their companions, therefore let them not ask Me to hasten on.

And lo! for those who (now) do wrong there is an evil day like unto the evil day (which came for) their likes (of old); so let them not ask Me to hasten on (that day).

For the Wrong-doers, their portion is like unto the portion of their fellows (of earlier generations): then let them not ask Me to hasten (that portion)!

معانی کلمات آیه

  • ذنوب: (بفتح اول) نصيب و بهره. راغب گويد: ذنوب به معنى اسب دراز دم و دلو دمدار است، به طور استعاره در معنى نصيب به كار رود. طبرسى دلو پر از آب فرموده و آن گاه نصيب معنى كرده است (قاموس قرآن).

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ «59»

پس به تحقيق براى كسانى كه ظلم كردند، سهم و نصيبى (از عذاب) همانند سهم هم مسلكانشان است، پس از من درخواست شتاب نكنند (كه به آن خواهند رسيد).

فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ «60»

پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند، از روزى كه وعده داده مى‌شوند.

نکته ها

«ذَنُوبِ» در انيجا به معناى سهم و نصيب است. «1»

«1». علت مكسور بودن «يستعجلون» اين است كه در اصل «يستعجلونى» بوده است و كسره دلالت بر حذف «ى» دارد.

جلد 9 - صفحه 271

آغاز سوره با «تُوعَدُونَ» بود و پايان آن با «يُوعَدُونَ» و اين نشان مى‌دهد كه هدف اين سوره بيان مسئله معاد بوده است.

اين آيات مى‌فرمايد: ستمكاران اين امت نيز نصيبى از عذاب دارند، همانند نصيب هم مسلكانشان در امت‌هاى ديگر كه به هلاكت رسيدند. پس چه عجله‌اى دارند كه مى‌گويند:

زودتر عذاب ما را بياور! «1»

در فرهنگ قرآن، شرك و كفر، بزرگ‌ترين ظلم محسوب مى‌شود، ظلم به خدا كه مخلوقش در كنار او يا به جاى او قرار گيرد، ظلم به خود كه به جاى خالق، سراغ مخلوق مى‌رود و ظلم به خانواده كه از شناخت حق و پيروى آن محروم مى‌گردند.

علامه طباطبايى مى‌فرمايد: مراد از ظلم در «لِلَّذِينَ ظَلَمُوا» در آيه 59، با توجّه به‌ «لِلَّذِينَ كَفَرُوا» در آيه 60، ظلم كفر است، نه ظلم به مردم.

گرچه گفته شده كه مراد از «يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ» ممكن است روز جنگ بدر باشد (عذاب دنيوى)، ولى به احتمال قوى مراد روز قيامت است (عذاب اخروى). «2»

پیام ها

1- كسى كه خدا را عبادت نكند و خود را در مسير هدفى كه براى آن آفريده شده قرار ندهد، ظالم، بلكه كافر است. إِلَّا لِيَعْبُدُونِ‌ ... لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ... كَفَرُوا

2- سنّت الهى درباره ستمگران، در طول تاريخ يكسان است. «ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»

3- تاريخ گذشتگان، بهترين گواه بر حتمى بودن كيفر ستمگران است. «ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»

4- كارهاى مشابه، كيفرهاى مشابه دارد. «مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»

5- رفتارهاى مشابه، افراد را به يكديگر پيوند مى‌دهد. «مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»

«1». تفسير الميزان.

«2». تفسير الميزان.

جلد 9 - صفحه 272

6- قهر و لطف خداوند زمان بندى حكيمانه دارد، عجله و شتاب ما در آن اثرى ندارد. «فَلا يَسْتَعْجِلُونِ»

7- سرنوشت انسان در گرو اعمال اوست. (ظلم و كفر، سبب عذاب الهى است.) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ...

8- آينده‌نگرى، انسان را از كفر و ظلم بازمى‌دارد. «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ (59)

شأن نزول: چون كفار با وجود دلايل ظاهره داله بر قدرت باهره سبحانى در عناد و انكار افزودند، از اين جهت تهديد ايشان فرمايد:

فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا: پس بدرستى كه براى كسانى كه ستم نمودند بر خود به كفر و شرك و تكذيب رسول، ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ‌: بهره‌اى از عذاب مانند بهره ياران ايشان. مراد آنكه به ايشان خواهد رسيد آنچه به امم سالفه مكذبه رسيد از عقاب و عذاب، زيرا در تكذيب و عناد نصيبى از آنها دارند. بعد در جواب كفار كه مى‌گفتند: «متى هذا الوعد ان كنتم صادقين» «1» فرمايد: فَلا يَسْتَعْجِلُونِ‌: يعنى چون وعده عذاب حق و صدق است پس بايد كه شتاب نكنند در وقوع عذاب بر ايشان، زيرا آن فوت نخواهد شد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ (47) وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ (48) وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (49) فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (50) وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (51)

كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (52) أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ (53) فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ (54) وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (55) وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56)

ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (58) فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ (59) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (60)

ترجمه‌

و آسمان را بنا كرديم بقدرت خود و همانا ما وسعت دهنده‌ايم‌

و زمين را گسترده نموديم پس نيكو گستراننده‌ايم ما

و از هر چيز آفريديم دو صنف باشد كه شما پند گيريد

پس بگريزيد بسوى خدا همانا من براى شما از جانب او بيم دهنده‌اى آشكارم‌

و قرار ندهيد با خداوند معبودى ديگر را همانا من براى شما از آن بيم‌دهنده‌اى بيان كننده‌ام‌

امر اينچنين است نيامد آنانرا كه بودند پيش از آنها هيچ پيغمبرى مگر آنكه گفتند جادوگر يا ديوانه‌اى است‌

آيا سفارش كرده‌اند يكديگر را بآن نشايد بلكه آنها گروهى سركش و نافرمانند

پس روى گردان از آنها پس نيستى تو ملامت شده و پند ده‌

و يادآورى كن همانا پند دادن نفع ميرساند مؤمنان را

و نيافريدم جنّ و انس را مگر براى آنكه پرستش كنند مرا

نميخواهم از آنان هيچ قسم رزقى و نميخواهم كه اطعام كنند مرا

همانا خدا است روزى دهنده داراى نيروى استوار

پس همانا براى آنانكه ستم نمودند نصيب و بهره‌اى از عذاب است مانند نصيب يارانشان پس بايد بشتاب نخواهند

پس واى بر آنانكه كافر شدند از روزشان كه وعده داده ميشوند.

تفسير

خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر

جلد 5 صفحه 70

جا باشد سقف رفيع خوش رنگ منقوش مزيّنى بر فراز گيتى مشاهده نموده و از منافع و بركات نازله از آن بهره‌بردارى ميكند و در نعمت و وسعت خداداد كامرانى مينمايد و زمين پهناور را مانند فرش و بساط زندگانى گسترده و چه خوب مانند بستر براى استراحت بشر مهيّا و آماده فرموده و از هر موجودى دو صنف از يك نوع يا دو نوع از يك جنس خلق فرموده مانند نور و ظلمت و روز و شب و آفتاب و ماه و جن و انس و نر و ماده و سرد و گرم و سياه و سفيد و زشت و زيبا تا مردم بدانند خدا قادر بر همه چيز است و يكتا است و شبيه و عديل و ضدّ و ندّ ندارد پس از اينها بگريزند و باو بياويزند و از معصيت او برگردند و باطاعت او پيوندند و در كافى و معانى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فرار بسوى خدا رفتن بحجّ است و در مجمع اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و پيغمبر اكرم بعد از امر مردم بفرار و سفر از خلق بحق بايد بفرمايد من از جانب خدا بيم دهنده آشكارى بيش نيستم توفيق اين سفر را براى خودتان از خدا بخواهيد و هيچ چيز را در اين راه‌پيمائى با خدا شريك قرار ندهيد فقط مقصودتان از اين سفر نيل بقرب حق باشد چون من از مطلق شرك چه جلىّ باشد چه خفى بيم دهنده‌اى هستم كه بيان ميكنم مراد از آنرا كه اعمّ است و عبادت بايد با خلوص نيّت باشد و بنابراين تكرارى در جمله انّى لكم منه نذير مبين نيست تا محتاج بنكته باشد چون هر جا بيك معنى است ولى كسانيكه ضمير منه را در هر دو جا بعذاب الهى راجع دانسته و نذير مبين را بيك معنى حمل نموده‌اند نكته تكرار را تعلّق انذار اوّل بمعصيت و دوّم را بشرك قرار داده‌اند ولى بنظر حقير آنچه بيان شد در ذيل اين دو آيه از جهاتى الطف و اسلم است و بايد با ذوق تألّه تأمّل نمود تا مشهود گردد و براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده امر از قديم بر اين منوال بوده كه نيامد پيغمبرى از جانب ما بر امم سابقه مگر آنكه ساحر يا ديوانه‌اش خواندند آيا ميشود قراردادى آن امم متعاقبه در ازمنه متعدّده با هم داشته باشند و توصيه و سفارشى از سابقين بلاحقين در اين باب شده باشد كه هر پيغمبرى بيايد بيكى از اين دو تهمت متّهم نمايند نه چنين است بلكه طغيان و سركشى طبيعى بشر و شرارت ذاتى آنها وادارشان‌

جلد 5 صفحه 71

باين نسبتهاى ناروا نموده و مينمايد پس اعراض كن از مجادله با آنها چون بقدر اتمام حجّت و ابلاغ دعوت از تو سعى و كوشش بعمل آمده و بهيچ وجه ديگر مورد ملامت نيستى ولى از پند و اندرز و موعظه نسبت باهل ايمان مضايقه منما كه آن در هر حال نافع است و در چند روايت معتبر از ائمه عليهم السلام اينمعنى ذكر شده كه خدا خواست بعد از آنكه مردم مكّه تكذيب نمودند پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را هلاك فرمايد آنها را پس نازل شد فتولّ عنهم فما انت بملوم ولى بعدا باهل ايمان ترحّم فرمود و نازل شد و ذكّر فانّ الذّكرى تنفع المؤمنين و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام اينمعنى تأييد شده است و خداوند خلق نفرمود جن و انس را مگر براى آنكه عبادت و اطاعت نمايند خدا را بعد از معرفت بخودش و پيغمبر و امام و گرفتن دستور بندگى و عبادت كه مقدّمه است براى تحصيل ثواب و نيل بجنّت اگر چه آنها در اين مقدّمات كوتاهى كنند و به نتيجه نرسند بلكه مستحق جهنّم شوند من نكردم خلق تا سودى كنم بلكه تا بر بندگان جودى كنم در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حضرت سيد الشهداء باصحابش فرمود همانا خدا خلق نفرمود بندگانرا مگر براى آنكه بشناسند او را و چون شناختند او را بى‌نياز شوند بعبادت او از عبادت غير او پس مردى عرض كرد يا ابن رسول اللّه مراد از معرفت خدا چيست فرمود معرفت اهل هر زمانى است امام خودشان را كه واجب است بر آنها اطاعت او و قمّى ره نقل فرموده كه خدا خلق فرمود بندگانرا براى امر و نهى و تكليف نه براى آنكه باجبار عبادت كنند بلكه براى آنكه باختيار اطاعت كنند تا امتحان كند آنها را و ممتاز شود مطيع از عاصى و نيز از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از اين آيه فرمود خدا خلق فرمود بندگانرا براى آنكه امر كند آنها را بعبادت خود گفتند خدا فرموده و لا يزالون مختلفين الّا من رحم ربّك و لذلك خلقهم فرمود خلق كرد خدا آنها را تا كارى كنند كه مستوجب رحمت شوند پس رحمت كند آنها را و براى دفع توهّم آنكه خداوند از عبادت خلق بهره‌اى ببرد يا آنكه انفاق و اطعام خلق جاى عبادت خدا را بگيرد چون خلق عيال خدايند چنانچه اين ايّام متعارف شده كه ميگويند حجّ نكنيد بفقرا بدهيد و نماز و روزه براى ميّت نگيريد

جلد 5 صفحه 72

خيرات كنيد ميفرمايد من از بندگان توقّع نفع و روزى و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال داده‌اند كه به پيغمبر فرموده باشد بمردم بفرمايد من از شما رزق و بهره و اطعام و انفاق نميخواهم تا اينجمله مانند آن باشد كه فرموده بگو من از شما اجر و مزدى بر رسالت نميخواهم و در هر حال اخيرا تهديد فرموده ستمكاران بر محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت اطهارش را بتكذيب و آزار و غصب حق و انواع ظلم و جور كه از براى آنها نصيب وافرى است از عذاب مانند نصيب و بهره رفقاى آنها از امم سابقه كه با آنها همكار بودند و بجزاى كردارشان رسيدند چون ذنوب دلو بزرگى است كه پر از آب باشد و در وقت قسمت آب بكار رود پس نبايد تعجيل داشته باشند سهم آنها محفوظ است در روز موعود كه رجعت يا قيامت است بآنها واصل خواهد شد پس واى بحال آنها از چنين روزى كه در پيش دارند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و الذّاريات را در روز خود يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعين.

جلد 5 صفحه 73

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَإِن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثل‌َ ذَنُوب‌ِ أَصحابِهِم‌ فَلا يَستَعجِلُون‌ِ (59) فَوَيل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ يَومِهِم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ (60)

‌پس‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ ظلم‌ كردند نصيبي‌ هست‌ مثل‌ نصيب‌ اصحاب‌ ‌خود‌ ‌از‌ ظالمين‌ امم‌ سابقه‌ ‌پس‌ طلب‌ تعجيل‌ نكنند البته‌ ‌به‌ ‌آنها‌ مي‌رسد ‌پس‌ واي‌ ‌از‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌از‌ روز ‌آنها‌ ‌آن‌ روزي‌ ‌که‌ وعده‌ داده‌ شده‌اند.

فَإِن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا چه‌ ظلم‌ ‌به‌ دين‌ ‌از‌ كفر و شرك‌ و اهانت‌ ‌به‌ مقدسات‌ دين‌ و ‌به‌ قرآن‌ مجيد و احكام‌ شرع‌ مبين‌ و چه‌ ظلم‌ ‌به‌ ‌غير‌ ‌به‌ انبياء و اوصياء و مؤمنين‌ و چه‌ ظلم‌ ‌به‌ نفس‌ ‌از‌ معاصي‌ و طغيان‌ و ترك‌ واجبات‌ و فعل‌ محرمات‌ و لام‌ للذين‌ لام‌ اختصاصي‌ ‌است‌.

ذَنُوباً ذنوب‌ ‌به‌ فتح‌ بمعني‌ نصيب‌ و سهم‌ ‌است‌ و مراد نصيب‌ عذاب‌ و عقوبت‌ ‌است‌.

مِثل‌َ ذَنُوب‌ِ أَصحابِهِم‌ ‌از‌ كفار و مشركين‌ و ظالمين‌ امم‌ سابقه‌ قوم‌ نوح‌ و عاد و ثمود و قوم‌ لوط و اصحاب‌ مدين‌ و ايكه‌ و فرعونيان‌ و اشباه‌ ‌آنها‌ فَلا يَستَعجِلُون‌ِ ‌پس‌ عجله‌ نكنند ‌به‌ ‌آنها‌ خواهد رسيد (امروز ‌اگر‌ نكرد

جلد 16 - صفحه 291

دو روز ديگر كند) بلكه‌ ممكن‌ ‌است‌ نصيب‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌باشد‌ ‌که‌ سخت‌تر و شديدتر ‌است‌ چنانچه‌ عذاب‌ ظالمين‌ آل‌ ‌محمّد‌ ‌از‌ تمام‌ طبقات‌ شديدتر ‌است‌ ‌حتي‌ تفسير كردند آيه شريفه‌ ‌را‌ ‌الّذين‌ ظلموا آل‌ ‌محمّد‌ حقهم‌ فَوَيل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا ‌از‌ ‌براي‌ ويل‌ دو معني‌ گفتند معناي‌ اسمي‌ و وصفي‌.

اما اسمي‌ چاه‌ ويل‌ ‌است‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌که‌ جاي‌ منافقين‌ ‌است‌ ‌که‌ إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء ‌آيه‌ 144.

و اما وصفي‌ بمعني‌ واي‌ بحال‌ ‌آنها‌ و ‌اينکه‌ جمله‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ هيچگونه‌ عنايتي‌ و لطفي‌ ‌در‌ حق‌ ‌آنها‌ نميشود.

مِن‌ يَومِهِم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ ‌که‌ يوم القيامة ‌باشد‌ ‌که‌ سرتاسر قرآن‌ توعيد ‌شده‌ ‌براي‌ كفار ‌که‌ ميفرمايد:

وَ سِيق‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلي‌ جَهَنَّم‌َ زُمَراً ‌الي‌ ‌قوله‌ قِيل‌َ ادخُلُوا أَبواب‌َ جَهَنَّم‌َ خالِدِين‌َ فِيها فَبِئس‌َ مَثوَي‌ المُتَكَبِّرِين‌َ زمر ‌آيه‌ 8 و مي‌فرمايد خُذُوه‌ُ فَغُلُّوه‌ُ ثُم‌َّ الجَحِيم‌َ صَلُّوه‌ُ ثُم‌َّ فِي‌ سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُون‌َ ذِراعاً فَاسلُكُوه‌ُ الحاقه‌ ‌آيه‌ 2 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ بسيار تم‌ّ بحمد اللّه‌ ‌سورة‌ الذاريات‌ فتاتي‌ بحول‌ اللّه‌ ‌سورة‌ الطور و بقية السور و الحمد لوليه‌ و الصلاة و ‌السلام‌ لنبيه‌ و آله‌ و اللعن‌ ‌علي‌ اعدائه‌ بلساني‌ و لسان‌ اوليائه‌ ‌الي‌ يوم لقائه‌ و انا العبد الذليل‌ المذنب‌ الحقير السيد ‌عبد‌ الحسين‌ المدعو بالطيب‌ غفر اللّه‌ ‌له‌ و لوالديه‌.

جلد 16 - صفحه 292

‌سورة‌ الطور

بسمه‌ ‌تعالي‌ الحمد للّه‌ و الصلاة و ‌السلام‌ ‌علي‌ نبينا و آله‌ آل‌ اللّه‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 59)- اینها نیز در عذاب الهی سهیمند: این آیه و آیه بعد که آخرین آیات سوره «ذاریات» است در حقیقت یک نوع نتیجه‌گیری از آیات مختلف این سوره است، مخصوصا آیاتی که پیرامون سرنوشت اقوام پیشین همچون قوم فرعون و قوم لوط و عاد و ثمود سخن می‌گوید، همچنین آیات گذشته که از هدف آفرینش سخن می‌گفت.

می‌گوید: «و برای کسانی که ستم کردند، سهم بزرگی از عذاب است همانند سهم یارانشان» از اقوام ستمگر پیشین (فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ).

«بنابر این عجله نکنند» (فَلا یَسْتَعْجِلُونِ). و پی در پی نگویند اگر عذاب الهی حق است چرا به سراغ ما نمی‌آید؟

تعبیر به «ظلم» در باره این گروه به خاطر آن است که «شرک» و کفر بزرگترین ظلم است، زیرا حقیقت ظلم این است که چیزی را در غیر محل شایسته قرار دهند، و مسلما بت را به جای خدا قرار دادن مهمترین مصداق ظلم محسوب می‌شود، و به

ج4، ص554

همین دلیل آنها هم مستحق همان سرنوشتی هستند که اقوام مشرک پیشین داشتند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص352

منابع